
تعریف نمایندگی سیاسی را بر پایهی مراقبت و کوشش شبانه روزی آدمها از اصل آزادی فرد برای پُر کردن فاصله خیابان تا تسخیر قدرت بگذاریم. نه تکه تکه کردن و تعالی هویت که سلب شایستگیها در لیبرالیزم است. این یک اصل انکار ناپذیر است و چیزی جز مراقبت از آزادی و ایران اهمیت ندارد. ساخت روایتی که تنوع را به جای آنکه در یک حاکمیت ملی تعریف کند، آن را در چندگانگی ملی و مستقل تعریف میکند. این کثیف ترین پروژه سیاسی است و نهایتا همچون لبنان و عراق، فرقه سازی در ایران را دنبال میکند. جایی که عدم تمرکز لیبرالی جای خود را به تقسیم غنایم و مناصب در ساختار میدهد.
ساخت اعتماد و اعتبار برای نمایندگی سیاسی را اگر معادل مشروعیت سازی در سیاست و فرآیند چفت و بست دموکراسی در نظر بگیریم، پیکرهی آن در ساخت قدرت سازماندهی شده شکل میگیرد. در فضای مبهم از تعریف نمایندگی سیاسی، افراد، مرجعیت را در پناه بردن به آرایش چندگانگی تبار میبینند.
چه تباری که به تجربه تاریخی، نیروهای سیاسی را تشویق میکند نوعی ملیگراییِ تجویزی با شمول محدود از امنیت و باستان گرایی را پیشه کنند و چه تباری که علاج وضعیت را در برجسته کردن سیاست هویت جستجو میکنند، هر دو حامیان مسخ نمایندگی سیاسی در دوران انتقالی هستند. در وضعیتی که قطبی شدن با تنوع اشتباه گرفته و ترویج میشود، همبستگی سیاسی عمومی در شکل یک کنگره عمومی و متکثر بی معناست. شکستن این فضا در گرو ساخت قدرت لیبرال است.
اگر بتوانیم رویهها و استراتژیها را در سازماندهی فراخوانی کنیم توانایی های نوظهور، مرجعی برای اتکا میشوند و امیدهای واقعی ایجاد میکنند و از امیدهای کاذب و تشتت ایدهها پیشگیری مینمایند.
آنها را پیشتر در روایت سازی و کانونهای ساخت مشروعیت نوشتهام و اینجا چکیدهای از روایت و مشروعیت را بازنویسی میکنم:
روایت لیبرال دموکرات از گذار سیاسی:
الف. حکمرانی لیبرال دموکراسی در تحلیل تاریخی رویارویی با نهاد سلطنت و نهاد روحانیت در دموکراتیک سازی تعریف میشود. ب. اتکای تاریخی کوششهای آزادیخواهانه در تجربه تاریخی ایرانیان از انقلاب مشروطه قرار دارد. ج. لاییسیته، مرجع اجتماعی ساخت نظام حقوقی در ادامه تجربهی تاریخی است.
رویکردها در ساخت مشروعیت سیاسی:
الف. رواداری رویهها (Procedural Legitimacy) ب. رواداری عملکردها (Performance Legitimacy) د. رواداری در یارگیری استراتژیک (غرب، منطقهای)
رویکردها در ساخت مشروعیت در فرآیند سازمان:
۱- جذب متخصصان ۲- دسترسی به ارتباطات/لابی گری، نفوذ محلی منطقهای ۳- دسترسی به منابع مالی یا ایجاد پتانسیل دسترسی ۴- میزان انعطاف و شیفت در تغییرات ۵- ایجاد مزیت نسبی از هر نوع که میتوانند مانند: سازماندهی جامعه، اثر گذاری در سازمان های دیگر/ توان نظامی/ پژوهش های انجام شده ۶- جاری سازی استراتژی/ رواداری مبتنی بر نتیجه ۷- رواداری قدرت بر اساس جذب جوامع هدف گوناگون
مدل ساختار ترکیبی و مدیریت سازماندهی در دوره انتقالی:
· رهبری استراتژیک (Strategic Leadership) · رهبری مشارکتی (Collaborative Leadership) · بازاریابی سیاست لیبرال (Political Marketing)
در نهایت آنچه پیش و روی ما در سازماندهی استراتژیک ست، توصیف و درک تئوری های اقدام جمعی برای عینیت بخشیدن به پیروزی به هر قیمت در محدودیتِ هزینه و منافع لیبرال است:
استراتژی براندازی:
الف: سیاست گذاری خیابان ـ فتح تهران ب: اعتصابات فلج کننده ج: مدیریت ریزش نیروی سرکوب د: حمایتهای خارجی ـ مدیریت منطقهای