چالش بازیگران و نابازیگران دوره انتقالی

وضعیت ۸۸ تا ۹۶ خیلی شبیه این روزها بود. توصیف اینکه رژیم بر اساس rules و procedures و institutions ها اساسا و دیگر قابل دفاع، اصلاح و اعطای فرصت نیست، چالشی ۸ ساله و جان‌فرسا شد. غالب فعالین از روزنامه نگار و حقوق بشری و سیاسی پشت اصلاحات رفته بودند. عملا در انزوای مطلق بودیم. حتی زمانی که تغییر کردند، ابراز می‌کردند که اصلاحات، تاکتیک ما بود؛ بدیهیِ تحمیل شده که چندان زیر آیکون پرسشگری نرفته است.

به نظرم، اندازه‌ی درکِ تاکتیک یا راهبرد فرض شدن اصلاحات، به میزان آشنایی‌زدایی (Defamiliarization) ما از قدرت و سرکوب بستگی داشت. همان دیدگاه بدیهی و فمیلی‌ساز که محمد خاتمی را به مارکت سیاسی عرضه کرد، همان هم انقدر قدرت این تحمیق را داشت که تا حسن روحانی پیشروی کند. خوان لینز، تحقیقا عبارت The only game in town را برای بازیگران دموکراتیک سازی بر این مبنا مورد استفاده قرار داد که نشان دهد الزاما غیر قابل دفاع بودن وضعیت، نشانه‌ای برای شناسایی بازیگران به سوی یک موقعیت دموکراتیک نیست.(Problems of Democratic Transition and Consolidation) درباره‌ی ایران، به نظر می‌آید آنقدر همیشه جمهوری اسلامی، رژیم حماقت‌ها فرض می‌شود که تلاش‌های کلانِ هسته‌‌ی امنیتی و مدل روسی‌اش در دست‌کاری سیاست دیده نمی‌شود.

نابازیگرانی که بازی خوردگان یک فرآیند سیاسی ۳۰ ساله شده‌اند و زیر بار پذیرش اشتباه فاحش نمی‌روند، اگر وارد ادعای بازیگری در دوره‌ی انتقالی شوند، مجددا تعلیق و آشوبناکی را بازخوانی و فراخوانی می‌کنند. نه تنها مساله نجات ایران را نمی‌فهمند که حتی مسائل را به سمت موضوعات نامربوط می‌برند.

در وضعیت گذار باقی ماندن، آنچنانکه لینز و استفن می‌گویند نشانه‌های پیشینی در عدم ثبات یا تحکیم (consolidation) برای اقدامات دموکراتیک سازی است. بازیگران نامربوط، وضعیت بی‌ثباتی مزمن را به سمت بازتولید یک اقتدارگرایی می‌برند. با فرض یک دموکراسی تازه متولد شده و با خوشبینی تمام در موقعیت دموکراتیک و بی‌ثبات، توامان می‌ماند. این موضوع خاطرنشان می‌کند تنها بازیِ در شهر بودن، بازیگران مصمم خود را می‌خواهد، چه بسا که یک اقلیت یکپارچه برای انجام این ماموریت باشند و خود را از همه دیوانگان سیاسی متمایز کنند.

انگاره‌های اخلاقی که پیشاپیش، آرمان اخلاقی و کرامت جویی را بین دیوانگان سیاسی ترویج می‌کند شاید به نظر خوش‌آیند بیایند اما به شدت ایده‌آل به نظر می‌رسند. موقعیت انتقالی تناسبی با ایده‌آل‌های اخلاقی ندارد. فقط باید کشمکش‌ها و چالش‌ها را تا جایی با نابازیگران ادامه داد که تمایز بازیگران در صفحه اقدام‌ها شفافیت خود را بیابد.